ادعای وجود دموکراسی در ایران

🔹اولین نشانگر دموکراسی وجود احزاب به معنای واقعی میباشد. احزابی که مردم انتخاب کرده باشند و ازدل مردم شکل گرفته باشدتا در رقابت با هم به پست های سیاسی برسند. زمانیکه حزب را صاحبان قدرت و دولتمردان تشکیل میدهند دیگر معنای حزب واقعی نخواهد بود واز مفهوم دموکراسی بسیار فاصله دارد.

 اینکه چرا کشور ایران دموکراسی ندارد به عومل متعددی بستگی دارد. اول اینکه در تقسیم بندی دولتها، دولتها یا پکپارچه هستند یا چند پارچه، در جوامع یکپارچه مانند ایران همانطور که از نامش پیداست حکومت مرکزی تصمیم گیرنده و همه کاره است وقتی حکومت مرکزی تمامی خط مشی و تصمیمات را میگیرد،  بنابراین حکومت محلی مانند مراکز استان ها و.. نقشی در تصمیم گیری ندارد.

 در جوامع چند پارچه حکومت مرکزی فقط نقش هماهنگ کنندگی دارد و قانون گذاری ها به عهده حکومت محلی میباشد، در جوامع مرکب یا چند پارچه که مخصوص جوامع مدرن است مردم به آگاهی سیاسی رسیدند در نتیجه میتوانندحزب تشکیل دهند. جامعه شفاف است، و مردم آزادانه سلسله مراتب را طی میکنند تا به حاکمیت برسند. تمرکز زدایی وجود دارد یعنی تصمیمات را به حکومت های محلی واگذار میکنند.

 حال آنکه در جوامع یکپارچه(ایران)  فقط نخبگان و صاحبان قدرت مسئولیت دارند. فقط کسانی میتوانند به حاکمیت برسند که داری قدرت و نفوذ باشند و درواقع مردم هیچ کاره هستند. بنابراین حزب درایران جز برای منفعت طلبان و گروه های ذی نفوذ حرفی برای گفتن ندارد. شاید بتوان گفت احزاب در ایران  به صورت صوری اداره میشوند.

درجوامعی که احزاب حرفی برای گفتن ندارند و اصلا شاکله آن با سیاسی بازی، منفعت طلبی وکسب مقام و قدرت میباشد .

بنابراین وقتی به مفهوم دموکراسی به معنای مردم سالاری، از مردم، برای مردم،  از پایین به بالا، از دل مردم ، سخن به میان می آیدبه نظر میرسد با مفاهیم بالا کاملا در تعارضند اینجاست که از مفهوم دموکراسی بسیار فاصله داریم. 

برای اینکه به سمت دموکراسی حرکت کنیم باید تحولی در نظام  اداری ایجاد کنیم انسانها سازمان را می سازند، لذا در ایران از معنای واقعی بروکراسی جدا شدیم،  شاید بتوان گفت در ساختار ایران  کارمندان یا همان بروکرات ها حرفه ای و متخصص نشدند و با شرح مشاغل رو به رو هستیم در جوامع ایران با تقسیم وظیفه، وظایف به کارمند محول میشود، ساختار بروکراسی است که متخصص نمی طلبد زمانی که همه ی افراد درسازمان متخصص باشند و بتوانند بدون نیاز به سرپرست تصمیم گیری کنندسازو کارهماهنگی رویارویی می باشد و افراد میتوانند با مشارکت بدون نیاز به سرپرست تصمیم گیری نمایند

 شاید یکی از دلایلی که ازمعنای  دموکراسی دور شدیم این است که تخصص پرور نیستیم، و همیشه در سازمان ها یک سرپرست وجود دارد که وظایف را برای کارکنان تعریف میکند و افراد انقدر تخصص ندارند که نیازی به سرپرست نداشته باشند.

 #برای_رعیت_بودن باید خیلی کارها  انجام  دهیم

🔸سارا غلامی

22 آذر 96

🆔 saragholami.blog.ir